روان شناسی برای
جوانان و نوجوانان
|
|
·
الگوي مقابله اي
·
الگوي کناره گير
·
الگوي نامنسجم
·
الگوي زيستي
·
فصل سوم – كاركردهاي خانواده
·
كاركردهاي وضعي يا برآيندي
·
كاركردهاي وظيفه اي يا مستمر
·
كاركردهاي ماموريتي يا بحراني
·
مهمترين كاركردهاي خانواده
·
كاركرد زيستي
·
كاركرد رواني
·
كاركرد فرهنگي - تربيتي
·
كودك
ظرف يا موضوع تربيت
·
فرهنگ، مظروف تربيت
·
كاركرد اجتماعي
·
كاركرد اقتصادي
|
·
فصل دوم :
روابط درون خانواده
·
الگوهاي تعاملي خانواده
·
الگوي پذيرا وپويا
·
ويژگي هاي تعاملي در
الگوي پذيرا و پويا
·
ويژگي هاي فردي اعضاي خانواده در الگوي
پذيرا و پويا
·
الگوي وابسته
·
ويژگي هاي تعاملي در
الگوي وابسته
·
ويژگي هاي فردي اعضاي خانواده در الگوي
وابسته
·
الگوي سلطه گر
·
اشكال سلطه گري در خانواده
·
سلطه متمرکز
·
سلطه سلسله مراتبي
·
سلطه توزيع شده
·
منشاء قدرت در
الگوي سلطه گر
·
تحول سلطه گري درجامعه ايراني
· ويژگي هاي تعاملي در الگوي
سلطه گر
|
·
فصل اول :
فضای روانی حاکم بر خانواده
·
ويژگي هاي فضاي رواني حاکم بر خانواده
·
سرمايه گذاري گسترده رواني
·
برداشتن ماسک(نقاب)
·
تنش زدايي
·
انواع تنش ها
·
نقش هشياري در احساس تنش
·
روش هاي رهايي ازتنش ها
·
سلطه گري وسلطه پذيري
·
سلطه گري و سلطه پذيري درخانواده
·
علل سلطه گري و سلطه پذيري زن و شوهر نسبت
به يکديگر
·
سلطه گري و سلطه پذيري ميان فرزندان و والدين
·
دوگانگي عاطفي و شناختي
· تجلي دوگانگي ها در
عمل
|
|
روان شناسی برای
همسران و خانواده ها
|
|
يکي ديگر از ويژگيهاي خانواده، به عنوان يک گروه
اجتماعي، برداشته شدن تدريجي ماسکي
است که انسان برچهره دارد. يونگ معتقد بود انسان به شکل مادرزادي به سيستمي
مجهز است که موجب ميشود در شرايط گوناگون، چهره واقعي شخصيت خويش را پنهان
کرده و منطبق با شرايط موجود رفتار کند. او اين سيستم را ماسک ناميد.
چنين مطلبي به حق درست است، زيرا انسان در شرايط مختلف
اجتماعي، بخشهاي مختلفي از شخصيت خويش را پنهان میدارد و به گونهاي رفتار
ميکند که در بيشترين تطابق را با آن شرايط داشته باشد. در اصل هر يک از ما،
در موقعيتهاي مختلف اجتماعي و در درون گروهها نقشي را ايفا ميکنيم که براي
ما تناسب بيشتري دارد. ايفاي نقش در چنين موقعيتهايي، نوعي رياکاري، البته
نه از نوع ضد اخلاقي آن است. زن و شوهر با تشکيل زندگي مشترک، به تدريج
ناگزير از کنار زدن ماسک از چهره خود هستند. اولين علت اين ماسکزدايي، يک
عامل «ضروري» است، زيرا به دليل کارکردهاي اصلي زناشويي، از آنجمله کارکرد جنسي، ناگزير
ميشوند بخشهايي از چهره واقعي خود را که مدتهاي مديد از ديگران پنهان داشته
بودند، براي همسرشان آشکار کنند. اين بخش از زدودن ماسک از چهره، يک ضرورت و
الزام براي زندگي مشترک زناشويي است. هستند کساني که به رغم اين الزام،
توانايي ماسکزدايي را نداشته، از اين رو دچار بد کارکردي زناشويي ميشوند.
همسران، به خصوص زناني که به راحتي قادر به اين ماسکزدايي نيستند، در راه
برقراري روابط تسهيل شده با همسر خويش، دچار مشکل ميشوند. عامل دوم يک
عامل «اجتناب ناپذير» است. زندگي طولاني و شبانهروزي با همسر، آشکار شدن
تدريجي ابعاد مختلف شخصيت انسان را اجتنابناپذير ميکند...
|
* انسان
ها وقتي درکنار هم قرار مي گيرند، انواعي از روابط را با يکديگر برقرار مي
کنند. احترام متقابل، يکي از اين نوع روابط است. رعايت حقوق يکديگر، رابطه اي
ديگر است. دلجويي و از حال يکديگر باخبر شدن، نيز رابطه اي ديگر است که در
اکثر جوامع انساني بين افراد آدمي ايجاد مي شود. وقتي انسانها علاوه
برمجاورت، به همکاري و معاضدت نيز ميپردازند، روابطي گستردهتر را بين يکديگر
برقرار ميسازند. در يک سازمان اداري و کاري، بايد بين افراد روابطي ازنوع
همدلي، همفکري و همکاري نيز برقرار باشد تا بتوانند به اهداف مورد نظر خويش
برسند. در چنين سازمانهايي، خواسته يا
ناخواسته رابطهاي از نوع سلطهگري
و سلطهپذيري نيز ايجاد ميشود. دست کم از لحاظ اعمال مديريت واحد بر يک سازمان
و يافتن وحدت رويه در انجام وظايف سازماني، فرد يا افرادي بايد در موضع
مديريت، سلطهگري پيشه کنند و عدهاي نيز در موضع پيرو، سلطهپذير باشند. سلطهگري
وسلطهپذيري، در چنين مواضعي، نشانگر برتري و ارزشمندي سلطهگر يا بالعکس
نشانگر ضعف و بيارزشي سلطهپذير نيست، بلکه نشانگر يک ضرورت سازماني و
اجتماعي است. خانواده به عنوان يک سازمان کوچک ولي بنيادين اجتماع، از اين
قاعده مستثنا نيست. در خانواده نيز انواعي از روابط انساني، ازجمله سلطهگري و
سلطهپذيري برقرار ميشود. در حقيقت خانواده براي استمرار وجودي خود ناگزير از
اعمال سلطه است. و اين جوی اجتناب ناپذير و حاکم برخانواده است. در خانواده
پيوسته اين جو رواني که کسي درصدد سلطه بر ديگري است، وجود دارد. خواه اين فرد
مرد باشد يا زن و خواه فرزند باشد يا والد.
تفاوت مهم خانوادهها در اين زمينه ناشي از وجود يا عدم اين جو نيست،
بلکه تفاوت مهم در نحوه و چگونگي اعمال اين سلطه است.
|
|